مکاتب مدیریت

برای درک بهتر مکاتب مدیریت بهتر است ابتدا معنی مکتب را بدانیم. مکتب فکری School of thought از نظر «ریتز» مجموعه یا گروهی از افراد که ویژگی‌های فکری مشترک خود و یا چشم‌انداز فلسفی، رشته، اعتقادی، جنبش اجتماعی، جنبش فرهنگی و جنبش هنری خود را با یکدیگر در میان می‌گذارند.

انسان از اولین روزهای خلقت خود با مفهوم مدیریت همراه بوده است و مدیریت به عنوان علم هنر اداره انسانها از همان ابتدای زندگی بشری به انحاء مختلف اجرا می شده است..اما طبق مستندات تاریخی ذکر شده که برای اولین بار چینی ها بودند که در حدود 1100 سال قبل از میلاد مسیح، به صورت سازمان یافته چهار وظیفه مدیریتی، برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری وکنترل را تجربه کردند و بعد از آن ایرانیان، مدیریت را با تجربیات و نگرش های خود طراحی کرده و به کار گرفتند. در حدود سال های 350 تا400 قبل از میلاد، یونانیان رویکردی علمی را برای مدیریت ابداع کردند. در آغاز قرن بیستم، مدیریت به عنوان یک رشته و مقوله رسمی و ساختارمند در دنیا مطرح شد و سیر تحول نظریه ها و مکاتب مدیریت، تاریخچه مدیریت را به دو بخش قرون وسطی و قرن 21 تقسیم کرد.

جنبش های مختلفی در حوزه مدیریت رخ داد که دانستن آنها سبب روشن شدگی در زمینه محاسن و معیب و ایرادهای مکاتب مختلف مدیریتی میشود. در این درس بر آن هستیم تا با مرور ادبیات و تاریخچه مکاتب مختلف مدیریتی از دید تئوریسین های هر کدام، به ارائه مطالب مختصری در زمینه نگرش سنتی به مدیریت یا مکتب کلاسیک ، نگرش نئوکلاسیک و مکتب نظریه روابط انسانی،  نظریه x و y ، مکتب مدیریت اقتضائی، مکتب سیستی (مدیریت سیستمی)، رهیافت های کمَّی به مدیریت و مکتب کیفیت پویا بپردازیم.

 

نکته مهم: لطفا قبل از انتخاب هر فایل، طرح درس مربوط به آن مطالعه شود. توصیه می شود برای درک کامل تر درس در دروس چند قسمتی، اجزای مکمل با هم مطالعه شوند.